جدول جو
جدول جو

معنی محمل نشاندن - جستجوی لغت در جدول جو

محمل نشاندن
(شِ تَ زَ دَ)
بستن کجاوه بر شتر و جز آن. محمل نشانیدن
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(شَ دَ)
رجوع به محمل نشاندن شود:
تقدیر به یک ناقه نشانید دو محمل
سلمای حدوث تو و لیلای قدم را.
عرفی
لغت نامه دهخدا
(شَ تَ)
باز کردن کجاوه از پشت شتر وجز آن، رحل اقامت افکندن:
ابر بین آمده چون جوهری از دریا
بر سر چارسوی باغ گشاده محمل.
حسن دهلوی
لغت نامه دهخدا
(شَ خوَرْ / خُرْ دَ)
کنایه از ناقه راندن. (آنندراج). حرکت دادن محمل:
ناقه از نقش قدم سلسلۀ مجنون ساخت
لیلی از ناز اگر جانب محمل راند.
درویش واله هروی
لغت نامه دهخدا
باز کردن کجاوه از پشت شتر و جز آن، رحل اقامت افکندن: ابر بین آمده چون جوهری از دریا بر سر چار سوی باغ گشاده محمل. (حسن دهلوی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محمل راندن
تصویر محمل راندن
حرکت دادن محمل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محمل گشادن
تصویر محمل گشادن
((~. گُ دَ))
کنایه از در جایی اقامت کردن
فرهنگ فارسی معین